جرعه جرعه جآن

روزی دریا خواهم شد...

دل شکستنِ اجباری!

 

نیمهٔ آبان ۱۴۰۱ تا نیمهٔ فروردین ۱۴۰۲ رو باید توی تقویم شخصیم به اسمِ «ایام المقاومة» ثبت کنم.

 

+ برزخ به تمام معنا...

 

یه تیکهٔ بزرگِ قلبم نیست انگار. خیلی سخته دو نفر رو که برات خیلی عزیزند، توجیه کنی که دیگه نمی‌تونی توی زندگیشون باشی چون به نفعشون نیست... چون به نفعت نیست... چون خدا راضی نیست... 

 

 

+ قشنگ نابود میشی... نه برای خودت، در اصل برای دلِ اون‌ها که بد می‌شکنه... عز و جز می‌کنند که نرو... ولی نمی‌تونی... نمیشه... نباید بشه.

 

+ افتادنی‌ها باید بیوفتن، هرچه زودتر، بهتر.

 

| ۱۶ فروردین ۱۴۰۲_ ۹ و ۱۰ دقیقه شب|

ولی بهتر نیست که علاج واقعه قبل از وقوع کنیم؟

چرا به وجود بیاد که بعدش بخواد با دل شکستن تموم بشه؟

( یچیزی بگم؟ خیلی مبهم می نویسید :)) کلی باید فکر کنم تا برداشت اشتباه نکنم )

دیگه اگر وقوعی نباشه، علاجی هم لازم نیست.
هدف چیز دیگری بود... به جای دیگری ختم شد و پیش رفت.

(مبهم نوشتن با قلمم عجینه. جدا نمیشه. عیب نداره... شما ببخشید)

نمیشه یه جوری تو زندگیشون باشی که خدا راضی باشه؟

نه
نمیشه...
نزدیک یک سال تلاش کردم. نشد.

یعنی چی نمیشه؟

تلاش کردید و نشد؟

شجاع بودید و نشد؟

یا جدا شدن انتخاب راحت تر بوده؟

ماجرا خیلی پیچیده بود..
نه اتفاقاً ادامه دادن راحت‌تر بود و دلخواه‌تر بود حتی‌.
ولی جدا شدن عاقلانه‌تر و حتی اخلاقی‌تر و شرعی‌تر بود.

تنها برداشتی که از دو نفر میتونم بکنم خانواده اس 

+ جوری که همه میخوایم پی ببریم قضیه چیه XDD

خانوادۀ خودم نیستن... ولی عین خانواده‌ام بودن.

حالا چرا دوتا دوتا

چون دو نفر بودن.
یه زن و شوهر جوانِ 19 ساله و 16 ساله.

جای خودت رو با اونا عوض کن

ببین اگه تو جاشون بودی و اونا این کار رو باهات می کردن بازم به نظرت دل شکستن بازم منطقی تر و درست تر و شرعی تر بود ؟؟! 

کارما و ... این داستان ها 

در کمین ماست

همیشه 

میدونی من رفیقِ نیمه راه نیستم.
تا سر منزلِ امکان همراهیشون کردم.
وابستگیه که ایجاد شد؛ ضربه زننده بود. باید یه کاری می‌کردم.

من وسط کارماها زندگی می‌کنم و حرفت برام ملموسه. ولی هنوزم میگم بهترین تصمیم بود.

منم در سرزمین کارماها زندگی می کنم

ولی باور کن یه عدش مال نیاکانمه 

من واقعا بعضی کار ها رو نکردم XD 

آره بابا همه‌مون وسط کارمای گذشتگان و نیمه گذشتکان چشم به جهان گشودیم. 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
هستیم بر آن عهد که بستیم.
Designed By Erfan Powered by Bayan