جرعه جرعه جآن

وای اگه دختر منم بزرگ بشه مثل شما حیوون خونگی بخواد و من مثل باباتون بپیچونمش یعنی ناراحت میشه؟:))) من اصلا نمیتونم تحمل کنم داشتن حیوون خونگی رو 

ما به جفت فنچ داشتیم من همیشه نگران بودم براشون، همش فکر میکردم نکنه الان غصه بخورن، نکنه الان دلشون چیزی بخواد که من فراهم نکردم براشون، خلاصه دیوونه میشم :))

حیوون خونگی ها گوناه دارن :""

وای بشری من خرگوش دوست دارم خیلی

سلام

دعوت میکنم از بستر ویترین هم برای نوشتن خاطرات و دلنوشته هاتون استفاده کنید

با سپاس

فکر کنم صحیح ترش این باشه که خودت آستین بالا بزنی و اون نوزاد یا بچه ای که دوست دارن رو بهشون هدیه کنی .

هم اعلا تر از حیواناته ، هم از گوشت و پوست خودشونه و بهش حس همخون بودن دارن

خب مومن خدا ، اگه کسی از پس‌ مدیریت خودش برنیاد ، نتونه خودشو جمع و جور کنه... دیگه چه انتظاری از روزگار داره! آدم‌ها که به کنار

برنامه ریزی رو خوبی های خودت و رشد دادن اونها 

برنامه ریزی روی بدی های خودت و از بین بردن اونها

در ادامه هنر زندگی کردن بهتر ،‌متبلور‌میشه

اون علامت تعجبه چی میگه 😅

چون رفع همه مشکلات ، دقیقا همه مشکلات ، با ۲ .تغییر باورها و ۱. اصلاح افکار و ۳. عمل حداقلی ، انجام پذیره

مگه تشکیل زندگی دادین؟!

خب دیگه دنبال چی هستین. به سمت تکامل بالاتر...