یه بندهخدایی بود میگفت: «من فکر میکنم پس هستم»؛
حالا من باید بگم «من خواب میبینم پس هستم.»🤣
صبح خواب میدیدم توی کلاسم، ساعت ۵ صبحه، بچهها هم هی شیطونی میکردن. هی با خودم میگفتم: «اینها چرا اینقدر زود اومدن مدرسه؟ آخه ساعت ۵ صبح کی میاد مدرسه؟ من نمازم مونده ای بابا! حالا اینها رو به کی بسپارم که خودم بیدار شم نمازم رو بخونم؟! 🤣»
| ۲۸ فروردین ۱۴۰۲_ ساعت ۱۰ و ۵۸|
- دوشنبه ۲۸ فروردين ۰۲