جرعه جرعه جآن

روزی دریا خواهم شد...

به فاصلهٔ یک نفس عمیق


امروز سالگرد پدربزرگم بود. روز ۲۲ ماه رمضان و سومین شب قدر. کنار بسترش نشسته بودم چند ساعت، داشتم براش با صدای بلند قرآن می‌خوندم، ساعت ۷ شب بود، یک ساعت مونده بود به اذان مغرب. به آیهٔ «إذا بلغت الحلقوم...» که رسیدم، یه‌کم بعد، سرش رو چرخوند به سمت سقف و چشم‌هاش رفت.

یه نفس عمیق و تمام...

 

 

صلوات و فاتحه‌ای هدیه می‌کنید لطفا؟

 

+ هدیه به همهٔ رفتگان🌷

امشب شب قدر سوم، ۲۳‌ام ماه مبارک رمضان 🌱 خیلی برای ظهور دعا کنیم.

 

 

 

| ۲۴ فروردین ۱۴۰۲_ ساعت ۹ و ۵ دقیقه شب|

روحشون قرین آرامش و شادی 

ممنون مهربان 🌹 ان‌شاءالله همهٔ رفتگان 

روحش شاد.

فاتحه قرائت میکنم

خدا خیرتون بده 🌱

سلام 

روحشون شاد

قرائت شد

سلام و نور
متشکرم ان‌شاءالله همهٔ رفتگان 

سلام

الله اکبر! چقدر جالب با اون آیه قرین شد

خدا رحمتشون کنه

منم دیشب همش یاد پدربزرگ هام بودم

سلام و نور،
بله
خدا رحمتشون کنه همه رفتگان رو

خوش به حال پدربزرگتون که نوه‌ای چون شما داشتن که آخرین لحظات‌شون رو منور به نور کردن... 

قرائت شد. خدا شما رو هم اجر بده و زیاد کنه. 

بزرگوارید شما
ان‌شاءالله عاقبت بخیری نصیب همه‌مون🌱
ممنون از شما
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
هستیم بر آن عهد که بستیم.
Designed By Erfan Powered by Bayan