از امروز صبح منتظر دو تا خبر بودم که امید داشتم جفتش خوب باشه. یکیش همین دو ساعت پیش اومد که خب شوکهام و ترجیح میدم تا رسیدن خبر بعدی صبر کنم.
از کل آموزشهام، ۱۲۵ قسمت مونده بود، حساب کردم دیدم حدوداً بخوام هر روز یک قسمت یا گاهی دو قسمت ببینم تا سه ماه دیگه طول میکشه تموم بشن. امروز رسیدم حدوداً سه قسمت رو ببینم. یهکم باید توی روتوش بیشتر صبر کنم تا تمرین بیشتری داشته باشم. به هرحال باید جانبِ «آهستگی و پیوستگی» رو رعایت کنم تا نتیجهٔ مطلوب کسب بشه.
دلم میخواد فردا برم پیش سیدالکریم و ازش بخوام، خبر دوم رو به خیر کنه یا حداقل مسیر درست رو بهم نشون بده. به مارژان میگم میای بریم؟ میگه ولم کن بابا، حالا تا فردا خیلی وقت هست!!! چرا اصولاً خانواده من دوست ندارند چیزی به اسم برنامه داشتن، رسوخ پیدا کنه با تار و پود زندگیمون؟ عجیبه این همه مقاومت!
امروز تونستم بیشتر از روزهای قبل ورزش اصلاحی انجام بدم. دردِ عضلههای پایین ترقوه خیلی رفع شده، باید ادامه بدم که دوباره خشک نشه. روزهای اوله و هی دردناک شدن عضلات و تیغهٔ کمر طبیعیه.
صدای احمدعلی کانال دلصدا عجیب آرام و متینه. پیش از این صدای حامد عسکری از نظرم چنین بود. ولی اصلاً دوست ندارم به هیچچیز عادت کنم.
تا این هفته آخر شهریور هم تموم بشه من نصفهجون میشم از بس سعی میکنم اهمیت ندم به اوضاع قاراشمیش اطرافم و هی نمیتونم. هوفففف.
امروز فهمیدم ن.ن و ف.ع هم رفتن کربلا. خب الحمدلله : )
|سهشنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۱_ ساعت ۱۲ و ۲۸ دقیقه بامداد|
- چهارشنبه ۲۳ شهریور ۰۱