جرعه جرعه جآن

روزی دریا خواهم شد...

ماه عسل2

توی ماه رمضان، باید کودک عزیز روان (نفس و حقیقت انسان) رو تقویت کرد، نه اینکه تلافی روزه گرفتن را از خدا بگیریم.

طرف مثل قلدرها سحر بیدار میشه تا خرخره میخوره، طوری که دم افطار تازه عارق سحر رو می زنه! 

بعداز ظهر هم مثل ندید پدید ها شروع می کنه برای افطار سفره می چینه تا تلافی روزه ای که گرفته رو سر خدا دربیاره! چرا؟ چون بخش حیوانی عصبانیه، چیزی بهش نرسیده. البته خود شخص در ظاهر خوب برخورد می کنه، ولی منیّت اش رو نشون میده در عمل! یعنی میگه: " هرچند من به حرف خدا گوش دادم روزه گرفتم، ولی همین من می خوام تلافی اش کنم!"( امساک و نخوردن به منِ این آدم زور آورده.) به خاطر همین اگر حرف هم بزنه و بگه ماه رمضانه و ماه خوبیه و ماه ضیافته، دروغ داره میگه! (چون ایمان بهش نداره که تا افطار میشه حمله میبره توی سفره!) لذا وزارت بازرگانی اعلام کرده دقیقاً ماه رمضان مصرف خوراک بیشتر از ماه های دیگه است! چرا؟ چون بخش های حیوانی مردم عصبانی اند.

طرف تا سحر بیداره، فیلم می بینه، هزار کار دیگه مشغول میشه ولی یه نماز شب نمی تونه بخونه! (چرا؟ چون نمی تونه بخش حیوانی و وهمی اش رو کنترل کنه.)

 یک ماه تلاش می کنه همه نماز صبح هاش اول وقت میشه ولی تا ماه رمضان تموم میشه نماز صبح هاش قضاء میشه!

خدا با رحــــمـــــت میاد ولی خیلی ها رحمت رو پس می زنند، چون بخش های طبیعی روش غلبه داره، لذا به استقبال رحمت الهی نمی رند.

بعضی ها مصلحتی مریض میشند، اینقدر که تلقین می کنند به خودشون. یه دسته هم با مسافرت های الکی از ماه رمضان فرار می کنند که به گردنشون نیاد!




☺ادامه دارد...

پ.ن: بازهم برگرفته از سلسله مباحث ماه عسل از جناب استاد محمد شجاعی ؛)

هستیم بر آن عهد که بستیم.
Designed By Erfan Powered by Bayan