جرعه جرعه جآن

روزی دریا خواهم شد...

خیال بافی ممنوع!

یک وقتی دلت یه مدل خاص از لباسی رو می‌خواد که اتفاقی پشت ویترین مغازه‌ای همون چشمتو میگیره و سریع می‌خری، تا برسی خونه هزار بار توی خیال خودت می‌پوشی و لذت زیبایی‌اش رو می‌بری،

حتی ممکنه چند بار هم به اطرافیانی که در خیالت می‌بینی شون، پُز بدی!

تا پات می‌رسه خونه با کلی ذوق لباستو می‌پوشی، چند دور جلو و پشت اش رو توی آینه وارسی می‌کنی، چشمت می‌خوره به درز وا رفته زیر بغل اش، هنوز دلت چرکین نشده که آستین قیچی خورده اش بدجور می‌زنه توی ذوق ات!

خلاصه حسابی ناراحت میشی که کاش اون موقع که دلم خواست و اتفاقی دیدمش یه کم بیشتر فکر می‌کردم و بازهم وارسی می‌کردم...

دقیقا شده داستان ما آدما که روزی دلمون چیزی رو می‌خواد، تا دستمون با کلی تقلا بهش می‌رسه ، می‌بینیم اون چیزی نبوده که دلمون می‌خواسته و کلی براش خیال بافی ‌کردیم و ذوقش اش رو داشتیم!




پ.ن: مخلص کلام:

دعا و آرزو و خواسته و ...بر جوانان که هیچ، حتی میشه گفت بر همگان عیب نیست، اما خیال بافی و احساساتی بازی قبل از به دست اومدن اش خیلی عیبه! 


هستیم بر آن عهد که بستیم.
Designed By Erfan Powered by Bayan